Tuesday, June 30, 2009

راز سکوت طولانی رفسنجانی چه بود؟

براستی راز سکوت طولانی رفسنجانی جه بود؟ در حالیکه در طی این همه جنجال در مناظره های انتخاباتی که رفسنجانی به ضعیفترین موضع خود از ابتدای نظام رسیده بودفقط سکوت پیشه کردو از احمدی نژاد تو سری خوردو دم بر نیاورد. دخترش فاحشه خطاب شد و خود و فرزندانش فاسد قلمداد شدند حتی دستگیر شدند و باز هم منتظر ماند.سپس با برخاستن مردم خونریزی و سرکوب توسط کودتاگران را به نظاره نشست و در انتها باکودتاگران همصداشدو به مردم برای بار دیگر خیانت کرد. به نظر می رسد که این پیر سیاست محاسباتش را بالحاظ کردن متغیری بنام طرف برنده انجام داده باشدو در زمان مناسب (در سوی منافع خود) و به احتمال زیاد با معاملات پشت پرده باخامنه ای با شروطی نظیر مسکوت گذاشتن پرونده فساد مالی به توافق رسیده و با تیزبینی سیاسی به این نتیجه رسیده که با طرف برنده معامله کند و به مردمی که بدنبال احقاق حق خود هستند پشت کند و خود رانجات دهد برای همین سکوت طولانی اش معنایی جز مشغولیت به بده بستانهای پشت پرده نمی تواند داشته باشد. رفسنجانی می دانست که جنبش مردمی پایان نظام را در دوردست ها در سر داردو وقتی مردم به اولین خواسته خود که ابطال انتخابات و پایان خیمه شب بازی کودتاچیان برسند بعد به سراغ خود او خواهند آمد. آنچه که بعد از این انتظار می رود کمرنگ شدن بیشتر رفسنجانی و نوعی بازنشستگی سیاسی اوست. این پرده آخر پایان حیات سیاسی رفسنجانی است و تا چند صباحی با پایان نظام فرار را برقرار ترجیح دهد و جایی مثل عربستان سعودی نظیرپرویز مشرف به زندگی کثیف خود ادامه دهد.

Labels:

Sunday, June 28, 2009

June 29, 2009 Bloggers unite to support IRAN

Labels:

Friday, June 26, 2009

چرا بی بی سی فارسی مصاحبه دکتر آرش حجازی را کامل پخش نمی کند؟

سوالی که در ذهن ایجاد می شود این است که چرا بی بی سی فارسی آن بخش از مصاحبه دکتر حجازی را که قاتل ندا را افشا می کند سانسور کرده؟ البته من پخش مستقیم این مصاحبه را ندیده ام ولی آنچه در حال حاضر در سایت بی بی سی فارسی مو جود است بسیجی قاتل که توسط مردم شناسایی شده را حذف کرده است! آیا غرب خود را آماده پذیرش احمدی نژاد و فشردن دست آلوده بخون خامنه ای می کند؟ و یا اینکه از بالا رفتن چند دلار ناقابل نفت که باعث ضرر و زیان کوتاه مدتشان می شود می هراسد. به هیچ وجه از شما غربی ها نمی خواهیم که در امور ما دخالت کنید فقط به رسالت روزنامه نگاری خود پایبند باشید و مصاحبه را کامل در وبسایت خود قرار دهید تا شور مردم بواسطه این فاجعه خونین به خروش آمده خاموش نشود. از شما می خواهیم به همان میزان از افشاگری دکتر آرش حجازی که در بخش انگلیسی قرار داده اید در بخش فارسی خود نیز قرار دهید و به مانند حرکت مشکوک صدای آمریکا که سازگارا را از سخن گفتن منع کردند عمل نکنید کمی به منافع بلند مدت یک ایران پویا و آزاد بیندیشید و از کوته بینی دست بردارید مردم ایران خونشان راه در پای درخت آزادی می ریزند شما هم از منافغ مادی کوتاه مدت ناشی از بالا رفتن موقتی نفت بگذرید

Labels:

Thursday, June 25, 2009

Neda's eye witness

Vanity is my favourite sin

ببینید بحثی که مطرح می کنم در مورد نیت اوباما نبود اگر درست دقت کنید در ابتدا هم اشاره ای کردم. نکته ای تلاش بر طرح آن داشتم نحوه رسیدن به هدف است. دمکراسی و دیپلماسی بین المللی ساندویچ مک دونالد نیست که در کوتاه ترین زمان و کمترین هزینه خریداری شود. همان فرایند طولانی که به ریاست جمهوری یک سیاه پوست مانند اوباما منتهی شد در مورد سیاستگذاری بین المللی و پیشرفت دمکراسی صادق است. کلمه کلیدی بحث در بی صبری و بی تجربگی و نداشتن سعه صدر اوباما بود. علت طولانی بودن یک نتیجه گیری موفق در دیپلماسی بین الملل حرکتهای حساب شده ای است با عقب نشینی و پیشرفتهای متعدد شبیه بازی شطرنج با در نظر داشتن هدف نهایی حاصل می شود طرفی موفق خواهند بود اگر همه امکانات حرکات خود و طرف مقابل را محاسبه کند پیش از فرستادن نامه به خامنه ای هنوز امریکا دست بالا داشت چون رژیم سفاک اسلامی نمی دانست آمریکا تحت چه شرایطی حاضر به همکاری و مذاکره با ایران است. من با سیاستهای بوش موافق نبودم ولی سنتز ۸سال منزوی کردن ایران می توانست کمی باعث نرمش رژیم شود ولی اوباما این برتری حاصل شده (به درست یا غلط) با شتابزدگی از دست داد و بهایی سنگین به پیشرفت احقاق حق مردم ایران تحمیل کرد. نکته بیرون رفتن یا نرفتن از عراق نیست . نکته گنده گویی های اوباماست. برای مثال مدت کوتاه بعد از آغاز ریاست جمهوری فرمان بستن گوانتانامو و توقف جریان محاکمه نظامی زندانیان را صادر می کند ولی پس از چندی متوجه شتابزده بودن فرمان شده و فرمان دیگری برای ادامه محاکمات و باز ماندن گوانتانامو صادر می کند این آزمایش و خطاها در مورد ایران بسیار مهلک از آب درآمد. سوالی که دوباره با ادامه بحث برای من ایجاد می شود این است که آیا اوباما اصلا منافع مردم ایران را در نظر می گیرد یا فقط و فقط به منافع کوتاه مدت برای امریکا که مذاکره نیم بند با نتایج محدودی که سودی نصیب مرم ایران نمی کند چشم دوخته؟ تله ای که فرهیختگانی نظیر اوباما به آن می افتند از دست دادن یک تصویر بزرگتر و تلاش به اضافه کردن اقلام سالن افتخاراتشان نظیر مدارکی که از دانشگاه هاروارد قاب کرده به دیوار آویخته اند می اندیشند.
نقل قولی می کند از فیلم
Devil Advocate
in which Satan at the says: Vanity is my favourite Sin
ترجمه : شیطان در انتهای فیلم می گوید خودشیفتگی گناه مطلوب من است . تصور من این است که اوباما به آن نخوت دچار شده.
P.s.
بیشتر به این بحث نمی پردازم چراکه تمرکز باید بر مبارزه مردم ایران برای احقاق حقوق خود باشد. این هم یکی دیگر از فراز نشیب های این مسیر است که بالاخره به صبح آزادی منتهی خواهد شد

Labels:

Wednesday, June 24, 2009

قیمت گزاف عجله کاری و ناپختگی اوباما و تأثیر آن بر انتخابات و نتیجه خونین آن برای مردم ایران

منتقدان اوباما از ابتدای ریاست جمهوری او متوجه بلند پروازی هایی است که به مشخصه های او تبدیل شده اند. اوباما مشکلات بیشماری در سر راه دارد و به نظر می رسد که می خواهد به همه آنها در یک دوره رییس جمهوری اش رسیدگی کند. این روش در نگاه اول می تواند به حسن نیت او مربوط باشد ولی در شرایطی که بیرون آوردن نیروهای آمریکا از عراق خود دارای پیچیدگی بسیاری است او در تلاش برای طرح بیمه درمانی همگانی . افزایش نیرو در افغانستان. رسیدگی به بحران اقتصادی . تلاش برای صلح بین اسراییل و اعراب. و شرایط تشکیل کشور فلسطین. و حل مشکل ایران .و تعداد بیشمار مسایل بسیار غامض داخلی و بین المللی است. که فقط اگر او بتواند از عهده یکی از آنها در دوره اول برآید رییس جمهور موفقی تلقی می شود. اما.. نه جاه طلبی اوباما او را به فردی عجول تبدیل کرده که می خواهد به همه این مشکلات در یک دوره پایان دهد. برای بعضی این معضلات او نیاز به همکاری کنگره دارد . بطور سنتی کنگره به رییس جمهوری اجازه رسیدگی به یکی دو تا از موارد فوق را می دهد. صغری کبرای این بحث به این جا می رسد که به ایران مربوط می شود. به نقل از سی ان ان اوباما چندین هفته قبل از انتخابات رییس جمهوری به خامنه ای نامه ای مضمون بر تمایل بر مذاکره ارسال کرده که خامنه ای هنوز به این نامه جواب نداده . به حدس من خامنه ای این جریان را به بعد انتخابات موکول کرده و رییس جمهوری نظیر موسوی با وعده هایی که به باز کردن نسبی فضای سیاسی نزدیک هستند بعنوان طرفی از مذاکره با آمریکا را مطلوب نمی دیده و ترجیح به تقلب به هر قیمت به نفع احمدی نژاد می دهد که به گفته او به ایده هایش نزدیک ترند. سوالی که برای من مطرح است ناتوانی اوباما در موقع سنجی سیاسی برای ارسال عجولانه نامه و تاثیر احتمالی آن بر تصمیم خامنه ای به تقلب در انتخابات است. نرمش بی موقع اوباما و اصرار او بر مذاکره مستقیم و بدون قید و شرط به مثابه مفت باختن یک برگ برنده حمایت از پیشرفت دمکراسی در ایران بود. قدرمسلم این است که نهایتا بین ایران و امریکا مذاکره ای رخ می داد ولی چه بسا اگر اوباما آمادگی زودهنگام خود را نشان نمی داد هییت حاکمه برای نشان دادن چهره نرم تری از جمهوری اسلامی در دنیا تن به ریاست جمهوری موسوی می داد. ولی وقتی که عروس از اجرای خطبه عقد بله را می گوید زیر لفظی هم خبری نیست با ناپختگی اوباما در سیاست خارجی و گفتن بله قبل از خواندن صیغه عقد پرداخت هزینه سیاسی خامنه ای را در پذیرش رییس جمهوری نظیر موسوی را منتفی کرد و شاید به همین جهت است که اوباما صرف نظر از سرکوب وحشیانه مردم بی دفاع ایران همچنان نرمش را گزینه خود کرده تا جمهوری اسلامی با خیال راحت اعتراض ملت ایران را به پایان برساند و قیمت خونریزی های آن هم برای اوباما این خواهد بود
Collateral Damage

Labels:

Monday, June 22, 2009

نگرانی دنیا دستیابی ایران به فن آوری هسته ای بی مورد نبوده است

وقتی کودتاچیان با قصاوت تمام مردم بی دفاع کشور تحت سلطه خود را سلاخی می کنند . وقتی مزدوران در سرکوب کردن این مردم غیر مسلح به کودک و پیر و جوان رحمی نشان نمی دهند...وقتی باهلی کوپتر بر سر مردم خود مواد شیمیایی می پاشند (مثل صدام ) مردمی که به نص صریح قانون اساسی ملزم به حفاظتشان هستند به ناچار به این فکر می افتیم که نگرانی دنیا دستیابی ایران به فن آوری هسته ای بی مورد نبوده است. این حکومت اگر سلاح اتمی داشته باشد بر سر مردم خود می اندازد .

Labels:

Sunday, June 21, 2009

سوگوار ندا و همه گلهای پرپرشده ی جنبش مردمی ایران

مراسم ختم ندا سلطان فردا اول تیر ساعت ۵ تا ۶.۳۰ در مسجد نیلوفر واقع در عباس آباد تهران برگزار خواهد شد

Labels:

Tuesday, June 16, 2009

احمدی نژاد با کمی تشویق بیشتر خواهد گفت که : خود امام زمان است

تخیلات احمدی نژاد مبنی بر فرزند پیامبر بودن ... فقط نمی خواهد بگوید که سید است... با کمی تشویق بیشتر خواهد گفت که : خود امام زمان است

Labels:

Saturday, June 13, 2009

همه بشینند و ماست شون رو بخورند

دوران سیاه جدیدی از قلع و قمع مخالفان در ایران در شرف اتفاق افتادن است. نسلی جدید که از نتیجه تقلب در انتخابات خشمگین هستند بهوش باشند یارگیری جدیدی در نظام شروع شده و در حال شکل گیری است و ایران وارد دوران جدیدی از خفقان می شود تا جوانانی که دهه های سرکوب و دستگیری و اعدامها را بخاطر نمی آورند... خشمشان با سر خوردگی جایگزین شود... نتیجه منطقی این یارگیری سیاسی در حال شرف.. ظهور نسل جدیدی از مزدوران آدم فروش را به دنبال خواهد داشت دوران جدید سیاه تری از تاریخ ایران در حال رقم خوردن است . شک نکنید نظام به افرادی نظیر رفسنجانی که روزی نقطه تمرکز قدرت هم بودند هم رحم نخواهد کرد . کروبی و موسوی که دیگر وضعشان معلوم است. در انتظار بازداشت خانگی رفسنجانی و خاتمی و امثال اینها باشید...بلایی که رفسنجانی بر سر منتظری آورد در انتظار خود اوست. با بالاتر رفتن قیمت نفت نظام توانایی فراهم آوردن وسایل این خفقان جدید را بخوبی در دست دارد. سناریوی تقلب در انتخابات از پیش طرح ریزی شده بود تا همه تکلیف خود را بدانند و امیدشان به اصلاح از درون به یاس مبدل شود...بقولی همه بشینند و ماست شون رو بخورند.

Labels:

Wednesday, June 10, 2009

احمد آقا میوه فروش دروغ

طنزی از یاَجوج و ماَجوج
روزی احمد آقا همسایه ی شاخه به شاخه ی ؛ شاخه ی کناری درخت بی برگ و بار نارگیل کنار شاخه درخت موزی ؛ میوه فروشی میوه های استوایی خودش را افتتاح کرد . فاتحانه بر فراز بلندی های همان درخت ایستاد و مرام نامه ی «اتحادیه صنف نارگیل و موز فروش ها» را با صدائی نیم زنانه – مردانه و با استمداد از هاله ی نور چراغ مهتابی که پساپشت حضور چهره داروین منشانه اش داشت ، قرائت کرد و هم از آن سپس احمد آقا به عنوان ریاست دوره ای اتحادیه معرفی شد . امروز احمد آقا پس از سپری کردن 4 سال بدهکاری و فقر وتنگدستی بی امان و تحریم همسایه های چند جوار نزدیک و دروش و باسرگذشت کمدی – تراژیکی که داشت ، دون کیشوت وار با پشتیبانی « میوه فروشان عدم تعهد » که جدا از عدم قدرت اجرائی ، نسبت به اعضاء خودش هم قائل به تعهدی نیستند ؛ اما احمد آقا با خرده خرد مدیریتی که درخود سراغ می داشت ؛ تصمیم گرفت تا با تکانیدن بازار محصولات استوایی به عنوان عمده ترین مصرف کننده ی ذخایر موز و نارگیل در تاریخ میوه فروشان نام خودش را در کنار حاجی میرا حسین خان سپهسالار و عباس میرازاخان – روسای اتحادیه خاک فروشان – جزء ارزان فروش ترین حراج گرها ثبت بدارد . مبنی بر چنین حماقتی احمد آقا میوه فروشی مشهورش را با انباشت چند کیلوئی موز و نارگیل له شده در راستای کنترل قیمت بازار جهانی «opef » [1] که به پیشنهاد خودش پایه ریزی شده بود ؛ کنترل این تجارت را منحصراَ در انحصارش گرفت . واحمد آقا 4 سال دوره تصدی اش را با ارزان فروشی و دریافت عنوان حراج گر نمونه در سال « خودفروشی – زایندگی – بارداری ملی » سپری می کرد . اما روزی تحت تاثیر مکاشفه ای که در اوراق باطله ای از کتاب تاریخ بیهقی که بریده شده بود تا برای بسته بندی میوه ها استفاده کند ، به این مهم رسید که باید نظریه های تاریخی – عتیقی اش را در راستای ترویج روحیه نشاط با از خود گذشتگی تمام برای تمسخر شعور ملتی ابراز دارد . احمد آقا تحت تاثیر تحقیر هایی که روزانه در روزنامه به دلیل چهره نه چنان جذابش به او می شد ؛ دچار افسردگی شد و تازگی ها به پارانویا مبتلا شد . از همه چیز می ترسید ؛ پس همیشه همه چیز را انکار می کرد . سابقه انکار احمد آقا هم به اولین باری برمی گردد که گربه همسایه را آبستن کرد و هرکس از همسایه ها اعتراض کرد احمد آقا جز انکار کاری نداشت . (هرچند که گربه همسایه چند صد سال آبستن است و هرچند سال یک بار جاندارانی از این دست را می زاید .) شاید اصلاَ این حرفها چه ارتباطی با احمد آقا داشته ؟ شاید ! ولی بی ربطی اش از نامربوط بودن ریاست احمد آقا بیشتر نیست . که اصل موضوع هم این است که احمد آقا اساساَ نامربوط است ؛ چه بسا که به خودش هم نیز ربطی نداشته است . که اگر ربطی می داشت در بازار محصولات استوائی چنین مقامی نمی داشت که نیاز به انعطاف می داشت ولی احمد آقا که اصولاَ اصول گرائی پرخاشجو بود کاملا بعید مینمود که به چنین حماقتی اصلاح طلبانه تن می داد ( که خودش را بیشتر از آن چه که باید می بود نشان می داد .) اما از حراج و پیش فروش درخت های موز و نارگیل تازه اکتشاف شده در باغات جنوب و شمال ! هر بار از میوه تا چوبش را هنوز به ثمر نرسیده یک جا از ریشه و بن حراج می کرد تا شاید بودجه تبلیغات دوره بعدش را مهیا کند . تنها نامکشوف ترین مسئله ای که ذهن احمد آقا را برای انتخابات درگیر کرده ، بی آبروئی ناپدید شدن حجم عظیم در آمد سرانه هرسال اتحایه است و تازه بعد از 4 سال که بی امان ، هرروز در سردترین و رم ترین روزها ، درتمامی سفرهای دوره ای اش حتی در گرمائی که احمد آقا تب هم می کرده آن کاپشن سفیدش را به تن می داشته ؛ اما همین امروز فهمیده که یکی از جیب های کاپشن از 4 سال پیش سوارخ تنگی داشته که طی مرور زمان رو به گشادی گذاشته و هم اکنون محل خروجی چندین میلیارد دلار ارز مفقودی است ! _____________________
(organization of patrefied fruits exporters ) سازمان صادر کنندگان میوه های گندیده
[1 ]

Labels:

چُسنالژیک


    TEST

Previous Posts

چُسنالژیکtest


View My Stats